آلمان عربستان سعودی را مسلح می‌کند
 عدالت عدالت

   



 آلمان، بر روی کاغذ، خود را به عدم ارسال اسلحه به کشورهای واقع در مناطق درگيری متعهد کرده بود، اما آن محدوديت‌ها به تدريج برداشته شد. بهار امسال، مرکل و وستروله وزير امور خارجۀ او آن‌چنان با بلاغت در حمايت از تحولات دمکراتيک در تونس و مصر (البته فقط بعد از آن‌که مردم ديکتاتورهای آن دو کشور را سرنوگون کردند)، و بعداً، شايد تقريباً با شور و هيجان بيش‌تری، در ليبی و سوريه نيز سخن گفتند. اما جنبش‌های مردمی مشابه در يمن و به ويژه در بحرين کم‌تر مورد تحسين رسانه‌ها و سخنرانان بليغ قرار گرفت؛ شايد آن‌ها آن‌چنان مهم يا سودمند به نظر نرسند. خوب، چرا به شيوخ سعودی اسلحه فروخته نشود؟

 

 

منبع: گاردين، نشريه حزب کمونيست استراليا*
۲۷ ژوئيه ۲۰۱۱
نويسنده: ويکتور گروسمن

 

برلين: آنگلا مرکل فعلاً دستش را رو نمی‌کند. در اولين روزها پس از علنی شدن رسوايی فروش اسلحه، صندلی رديف اول او در بوندستاگ (مجلس آلمان) به طور واضحی خالی بود. موقعی که او نهايتاً آفتابی شد، اخم کرده بود و کلمه‌ای به زبان نياورد. تصميم گرفته شده و دلايل- و قانونيت آن نيز بر اساس قانون اساسی- شديداً مخفی بود- و او تصميم گرفته بود، آن را مخفی نگه دارد.

در ۴ ژوئيه، مجله اشپيگل اين پنهانکاری را ناديده گرفت و بخشی از داستان را، که به اندازه کافی گويا و برای آنگلا مارکل خيلی زياد بود، منتشر کرد. موضوع، بچه گربه‌ای نبود که بشود آن را در کيسه‌ای پنهان کرد، بلکه تانک «پلنگی»- يا به عبارت ديگر فروش ۲۰۰ تانک 2A7، ۶۸ تُنی پيشرفته‌ای بود که به ويژه برای مقابله با تظاهرات خيابانی نيرومندتر و کارآمدتر از آن وجود ندارد. و آن‌ها به پرچمدار بزرگ «بهار عرب»- به عربستان سعودی- فروخته می‌شوند.

برای آلمان، فروش تسليحات به کشورهای سراسر جهان، از تپانچه‌های هکلر- کُخ گرفته تا مسلسل‌های سنگين و تانک، چيز تازه‌ای نيست. در واقع، آلمان بعد از ايالات متحده آمريکا و روسيه، در صادرات اسلحه به مقام سوم رسيده است.

آلمان، بر روی کاغذ، خود را به عدم ارسال اسلحه به کشورهای واقع در مناطق درگيری متعهد کرده بود، اما آن محدوديت‌ها به تدريج برداشته شد. بهار امسال، مرکل و وستروله وزير امور خارجۀ او آن‌چنان با بلاغت در حمايت از تحولات دمکراتيک در تونس و مصر (البته فقط بعد از آن‌که مردم ديکتاتورهای آن دو کشور را سرنوگون کردند)، و بعداً، شايد تقريباً با شور و هيجان بيش‌تری، در ليبی و سوريه نيز سخن گفتند. اما جنبش‌های مردمی مشابه در يمن و به ويژه در بحرين کم‌تر مورد تحسين رسانه‌ها و سخنرانان بليغ قرار گرفت؛ شايد آن‌ها آن‌چنان مهم يا سودمند به نظر نرسند. خوب، چرا به شيوخ سعودی اسلحه فروخته نشود؟

اما در بوندستاگ [مجلس پايين پارلمان آلمان] اعتراض شد. حتا تعدادی از روان‌های شجاع از احزاب ائتلاف حاکم برآشفتگی خود را ابراز نموده و جرأت کردند از کلمه «رياکاری» استفاده کنند. اما فيليپ ميسفلدر  سخنگوی حاضر و جوان سياست خارجی برای دمکرات‌های مسيحی، از جانب مرکلِ سکوت کرده، و برای خاموش کردن حتمی هر سرپيچی سخن گفت. او توضيح داد که يک معامله برای حمايت از عربستان سعودی «به سود آلمان» است و با تفرعن افزود که از جانب متحدين نزديک آلمان هيج مخالفتی نشده است. «هر گامی که ما در منطقه برمی‌داريم به اين شرط است که امنيت و حق حيات اسرائيل را ارتقاء دهد.»

توضيحات و توجيهات او غيرضروری بود. تصميماتی مانند اين، که تقريباً ۲٫۶ ميليارد دلار به تراز تجاری آلمان اضافه کرد، موضوعاتی هستند که در خفاء از طرف شورای امنيت آلمان، متشکل از وزرای ارشد کابينه و نظاميان ارشد، گرفته می‌شوند.

سه حزب اپوزيسيون خواستار يک نشست ويژه بوندستاگ شدند. هر يک، سوسيال دمکرات‌ها، سبزها، و چپ قطع‌نامه خود را تسليم کردند که خواهان آن بود که مجوز اين معامله لغو شود. بحث داغی درگرفت. کلاوس ارنست، يکی از رؤسای حزب چپ، گفت تأييد معامله از طرف دولت «منطق واقعی عملکرد آن را نشان داد: مرگ‌بارترين تانک‌ها برای بدترين سرکوبگران.» گريگور گيزی، رهبر فراکسيون چپ‌ها با شور و هيجان معامله را محکوم کرد. همين‌طور چند سوسيال دمکرات و سبز، که قاطعانه‌ترين آن‌ها هانس-کريستين اشتروبله، نماينده معروف سبز از يک حوزۀ انتخاباتی کليدی برلين بود، که هميشه عليه توسعه‌طلبی اقتصادی يا نظامی آلمان موضع می‌گيرد.

اما اعترضات سوسيال دمکرات‌ها و اکثر سبزها، با اين‌که در مواردی خشمگين به نظر می‌رسيد، به طور دردناکی با پوزخند احزاب حاکم تضعيف شد، و به آن‌ها خاطرنشان شد که موقعی که خود آن‌ها از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۵ دولت را در دست داشتند، معاملات تسليحاتی مهمی را با سعودی‌ها تصويب کردند.

موقعی که زمان رأی‌گيری رسيد، ائتلاف حاکم، علی‌رغم تعدادی «نافرمان»، از اکثريت خود برای شکست دادن سه قطع‌نامه اعترضی استفاده کرد. تنها نکته غيرعادی اين بود که ۱۲ سوسيال دمکرات و ۶۰ سبز نه تنها به قطع‌نامه‌های خود، بلکه به قطع‌نامه تندتر حزب چپ نيز رأی دادند.

با فيصله يافتن موضوع، همه آن‌ها می‌توانند چمدان‌های خود را ببندند و تعطيلات تابستانی خود را شروع کنند، البته نه قبل از آن‌که ميسفلدر، کارشناس دمکرات مسيحی يک بار ديگر اين را روشن کند که «ما نمی‌توانيم جوری رفتار کنيم که می‌توانيم دنيا را صورتی‌رنگ کنيم و همه چيز خوب به نظر برسد. ما يک کشور بلوغ يافته هستيم و بايد سياست‌های خود را از طريق منافع استراتژيک تعريف کنيم.»

گزارشات رسانه‌ای دو جنبه را مسکوت گذاشتند. کراس- مافای وگمان و راين‌متال، دو سازندۀ تانک که بيش‌ترين سود را از اين معالمه می‌برند، هميشه در کمک‌های مالی دست‌و‌دلباز بوده اند. بين ۲۰۰۲ و ۲۰۰۹ آن‌ها ۲۹۸٫۰۰۰ يورو به دو حزب مسيحی، ۷۹٫۰۰۰ يورو به دمکرات‌های آزاد و حتا ۲۴۹٫۵۰۰ يورو به سوسيال دمکرات‌ها دادند. اين ارقام برای ۲۰۱۰ و ۲۰۱۱ هنوز در دسترس نيست، و بدون ترديد حداقل همان‌قدر دست‌و‌دلباز خواهد بود.

جنبه ديگر تاريخی است. راين‌متال و کراوس- مافای وگمان تاريخی دارند که به قرن نوزدهم برمی‌گردد. هر دوی آن‌ها در جنگ جهانی اول آلمان را مسلح کردند. راين‌متال، يکی از ۲۹ شرکتی بود که با کمک مالی از تلاش موفقيت‌آميز هيتلر برای کسب قدرت کامل حمايت نمودند. هر دو در نابود کردن جمهوری اسپانيا و منفجر کردن شهر کوچک گوئرنيکا در سال ۱۹۳۹ شرکت کردند، عملی که نقاشی پيکاسو آن را معروف کرد. بمب‌های به ويژه مرگ‌بار آن‌ها، تپانچه‌ها، توپخانه‌ها و تانک‌های آن‌ها ضدفاشيست‌ها و غيرنظاميان را، از نارويک در نروژ تا مونته کاسينو در ايتاليا، از جاراما در اسپانيا تا دورافتاده‌ترين نقاط در اتحاد شوری به قتل رساندند.

ثروت و قدرت آن‌ها، عمدتاً با رنج کارگران اجباری و زندانيان جنگی از سراسر اروپا به دست آمد؛ ارتش بريتانيا تنها در يک کارخانه در نزديکی هامبورگ ۵٫۰۰۰ جان به در برده را آزاد کرد- جايی که کراوس-مافای دوباره سلاح‌های خود را آزمايش می‌کند.

بعد از دو جنگ جهانی، شرکت‌ها برای مدتی از ساختن تسليحات منع شدند، اما ممنوعيت به زودی رفع شد. کراوس-مافای وگمان اکنون سومين سازنده تانک و خودروهای نظامی در جهان است.

از آن زمان تاکنون، پرسنل و تناسب سهام‌داران تغيير کرده است: اما آيا اهداف کراوس- مافای وگمان و راين‌متال يا کسانی که اکنون مالک و ادراه کنندگان آن‌ها هستند نيز تغيير کرده است؟

هلموت کهل در سال ۱۹۹۰ گفت: «آلمان يک دوره تاريخی را به پايان رسانده است؛ در آينده آلمان علناً می‌تواند نقش خود را به عنوان يک قدرت جهانی به دست آورده، و آن را گسترش دهد.» ۲٫۵ ميليارد دلار فروش اسلحه به عربستان سعودی را می‌توان يک کودتای بزرگ و يا يک معامله سودآور و يک بديُمنی بزرگ ارزيابی کرد.

 

* به نقل از دنيای مردم، نشريه حزب کمونيست ايالات متحده آمريکا

http://www.cpa.org.au/guardian/2011/1511/12-germany.html


July 29th, 2011


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
مسایل بین المللی